جیمز تربر در داستان کوتاهی، ما را با زندگی مخفی قهرمان داستان یعنی والتر میتی آشنا میکند. در ین داستان قهرمانی را میبینیم که هم خلبان کار درست یک هواپیمای آبی، هم یک جراح معروف و هم قاتلی است که در یک محاکمه گیر افتاده است. در واقع والتر میتی بیش از هرچیزی یک خیالباف است که بیشتر زندگی روزمره و کسلکنندهی خود را در رویاهای ارضاکننده میگذراند. همهی ما گاهی برای شیرین کردن کام خود، در رویا فرو میرویم.
ممکن است زندگی بهتری را تصور کنیم یا خود را در مقام اول کاری ببینیم، ممکن است اتفاقات تلخی که برایمان رخ داده را طور دیگری در رویای خود بچینیم، طوری که این بار پیروز میدان باشیم. به شکل معمول ما حدود سی تا چهل درصد وقت خود را به خیالبافی اختصاص میدهیم. اما آیا ممکن است انسان در رویای خود غرق شود و از زندگی روزمره و واقعی باز بماند؟ اولین بار در سال 2002 الی سامر، استاد
روانشناسی بالینی دانشگاه حیفا در مقالهی خود از اختلالی به نام "رویاپردازی ناسازگار" نام برد. او شش نفر را که در مرکز تروما بستری بودند بررسی کرد که عادات رویاپردازی را جایگزین تعاملات انسانی کرده بودند و زندگی روزانهی شغلی و اجتماعی آنها عملا با شکست مواجه شده بود. بعد از این مقالهی سامر، تحقیقات زیادی در این باره صورت گرفت و محققان موفق شوند دایرهیی از علائم را تهیه کنند که به وسیلهی آن مرز بین رویاپردازی معمول و بیمارگون روشن شود. رویاپردازی ناسازگار، میتواند بسیار طولانی شود، در خواب فرد اختلال ایجاد کند، دقیق و با جزئیات فراوان باشد، مسبب شکلگیری زمزمههای ناخواسته و تکراری در حین خیالبافی شود و از همه مهمتر اینکه فرد چهارساعت یا بیشتر در روز را در رویا بگذراند.
در شرححال و مصاحبهی کسانی که با این اختلال در جامعهی آماری تحقیقات گنجانده شدهاند، تجربیات سخت کودکی و عدم وجود شخص امن و قابل اعتماد، عدم توانایی مواجهه با آسیبها و شکستها و همچنین وجود اعتیادهای رفتاری میتواند با علائم رویاپردازی ناسازگار همبسته باشد. یکی از این بیماران در توصیف اختلال خود میگوید:« وقتی در کودکی دردی را متحمل میشدم، شروع میکردم به تصور اینکه همهچیز میتواند متفاوت باشد. در واقع داستانهایی برای خود ساختم که هرگز اتفاق نیفتاده بود. گاهی برای سرکوب درد خود بالش یا پتو را در آغوش میگرفتم و گمان میکردن این فرد دیگری است که در حال تسلای رنج من است». گرچه اختلال رویاپردازی ناسازگار به صورت رسمی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، نام برده نشده اما تلاش محققان، روانشناسان و روانپزشکان در مرزبندی و نامگذاری این اختلال موجب شده، مسالهی کسانی که از این غرق شدگی در رنج هستند، تا لحظهی آخر ناشناخته باقی نماند و آنها با پی بردن و کسب اطلاعات از مشکل خود بتوانند در طلب کمک برآیند.
روزنامه صبح ساحل