هنگامی که شمار و شدت حوادث غیر مترقبهای مانند وقایع
تروریستی، سیل، زلزله، انفجار و غیره افزایش مییابد، میتوان منتظر بود که بعد از مدت کوتاهی با افزایش سریع اختلال استرس پس از سانجه مواجه شد.
با توجه به حوادث اخیر و قرار داشتن جمع زیادی از هموطنان در سوگ، شوک و ترس بعد از روبهرویی با وقابع، تعجب آور نیست که در آیندهای نهچندان دور با افزایش متقاضیان درمان و کاهش عملکرد اجتماعی افراد برخورد کنیم. در واقع اختلال استرس پس از سانحه که با نام اختصاری پیتیاسدی شناخته میشود، شامل مشکلاتی در حیطهی سلامت روان است که در اثر حادثهی تروماتیک و آسیبزا ایجاد شده و بخشهای زیادی از زندگی و عملکرد فرد را تحت تاثیر مخرب خود قرار میدهد.
هنگامی که افراد در معرض تهدید مرگ، مصدومیت، خشونت جنسی و حوادث دیگر قرار میگیرند ممکن است به این اختلال دچار شوند، اما نکتهی مهم و حائز اهمیت این است که تنها افرادی که در درگیری مستقیم با حادثه قرار داشتند در معرض این اختلال نیستند، بلکه افراد دیگر در صورتی که شاهد ماجرا باشند، متوجه شوند فردی از نزدیکانشان این موقعیت را تجربه کرده یا به صورت مکرر در معرض اخبار و حواشی حوادث و سوانح قرار داشته باشند، به احتمال زیاد درگیر اختلال استرس پس از سانحه خواهند شد. در واقع هنگامی که در معرض سوانح قرار میگیریم، تصور ثابت و پیشفرضمان از امنیت و روال عادی زندگی از هم میپاشد و مداوما فکر میکنیم که در هر لحظه و هر زمان و مکانی ممکن است اتفاقات ناگوار رخ دهند و زندگی ما و عزیزانمان را تهدید کند و این مساله بسیار آزادهنده است. لازم به ذکر است، تمام افرادی که در معرض حوادث بودهاند، لزوما به اختلال دچار نمیشوند.
در ماهها و هفتههای اول بعد از حادثه، ممکن است بازماندگان و دیگر اعضای جامعه با خشم، سوگ، اندوه و انکار مواجه باشند که تمام اینها از روندهای طبیعی مواجهه با سانحه و سوگ به حساب میآید. اما بعد از گذشت تقریبا شش ماه، افراد باید بتوانند به بخشی از هیجانات ناخوشایند خود غلبه کرده و به روند زندگی بازگردند و در غیر این صورت احتمال شکلگیری اختلال پیتیاسدی مطرح میشود. در این اختلال، فرد از تکرار و بازتکرار خاطرات مربوط به واقعه آزار میبیند و تلاش میکند که به خاطراب بد خود فکر نکند، اما در کنترل افکار خود ناتوان است. او دائما فلش بکها و بازگشتهایی را به روز حادثه تجربه میکند، طوری که انگار هماکنون در حال تجربهی آن اتفاق است. کابوسها و دیدن جزئیات و کلیات حادثه بخشی از خواب این افراد خواهد شد و معمولا با احساس برانگیختگی، کرختی، تنگ نفس، تعریق، تند شدن ضربان قلب، دردهای گوارشی و غیره همراه است.
ممکن است شدت این اختلال به قدری افزایش پیدا کند که فرد از صحبت کردن، ادامهی پیوندهای اجتماعی و ارتباطی و حتی فعالیتهای روزمره سر باز زند. افکار و هیجانات منفی آنقدر شدت میگیرد که فرد نسبت به خود، دیگران و جهان اطراف بسیار بدبین شده و نمیتواند تعبیر مثبت یا حتی واقعبینانهیی نسبت به اتفاقات داشته باشد. معمولا اگر بعد از یک حادثهی ناگوار جمعی، در جامعه همدلی، همیاری و حمایت اجتماعی وجود داشته باشد، افراد آن جامعه به احتمال کمتری به اختلال استرس پس از سانجه دچار میشوند. خدمات روانشناسی و مشاوره، آگاه بودن اعضای جامعه و احساس مسئولیت نسبت به کسانی که در این شرایط قرار دارند، همگی میتواند احتمال همهگیری این اختلال را کاهش دهد.
بنابراین چنانچه افرادی را میشناسید که تحت تاثیر فجایع اخیر قرار گرفتهاند، توصیه میشود نسبت به آنان مسئولیتپذیر بوده، از در همدلی با آنان وارد شوید و اگر احساس کردید که واکنش آنها بیشتر از حد معمول است یا دچار بهت و شوک هستند، سعی کنید انها را در مسیر ارتباط با یک مشاور یا رواندرمانگر قرار دهید، یا از خدمات رایگان روانشناسان بهزیستی استفاده کنید.
روزنامه صبح ساحل