صبح ساحل - ساحل بانو - صدف محمودی: مهمترین اتفاق ماه اخیر در استان هرمزگان کودکآزاری دختر دوساله در حاجیآباد توسط پدرش بود. 26 آذرماه زمانی که مادر یسنی دیگر فرزند خود را به مدرسه میبرد پدر او پس از مصرف شیشه او را با ضربات چاقو مورد آزار و اذیت قرار میدهد خبری که آنطور که باید توجه اذهان عمومی را به خود جلب نکرد.به نظرم این اتفاق کماهمیتتر از کودکآزاریهای اخیر که در سال گذشته در ایران رخداده بود نبود، مثل اهورا، بنیتا، ستایش! یسنی هرمزگانی هم کودکی بود معصوم که مورد آزار و اذیت پدرش بعد از مصرف شیشه قرار گرفت اما کمتر کسی در ایران از این موضوع مطلع شد، حتی در هرمزگان هم بسیاری از افراد روحشان هم از اتفاقی که برای یسنی افتاده بود خبر نداشت. چرا؟ آیا خبرنگاران کمکاری کردند و اخبار مربوطه را منتشر نکردند؟ خیر! بلکه عدم همکاری مسئولین مربوطه باعث سکوت در مورد کودکآزاری ست. عملاً هیچکس پاسخگو نیست و کسی شفافسازی نمیکند. اخبار ضدونقیضی منتشرشده بود، اول با آبوتاب زیادی اعلام کردند که پدرش یسنی را به سیخ کشیده و کباب کرده، یسنی برای مداوا به بیمارستان فاطمه الزهراء حاجیآباد انتقال یافت. پزشکان پس از معاینه دختر دوساله متوجه ضربات سختی به کودک میشوند که با اعتراف پدر وی مبنی بر اینکه در حالت توهم و اختیار اعمالش را نداشته است.این کودک که از ناحیه شکم با جسم برنده دچار مصدومیت شدید شده بود، پس از اعزام به بندرعباس در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شهید محمدی بندرعباس بستری و تحت چند عمل جراحی قرار گرفت و در ادامه به بیمارستان کودکان منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری میزان رئیسکل دادگستری استان هرمزگان گفت: پدر یسنی در بازداشت بسر میبرد این پرونده خارج از نوبت و ویژه رسیدگی میشود پدر کودک سابقه بستری شدن در بخش روانی را دارد. مدیر روابط عمومی بینالملل دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بیان کرد: شرایط یسنی بعد از عمل جراحی که بر روی روده او انجام شد بهتر شده هرچند که روده باریک خود را ازدستداده است. متأسفانه از دست دادن روده باریک مشکلاتی را برای یسنی به وجود آورده که شرایط جسمانیاش را تهدید میکند اما بهطور شبانهروزی تحت مراقبت تیم پزشکی قرار دارد و امیدواریم که شرایط جسمیاش بهتر شود و در چند روز آینده از بیمارستان مرخص میشوداما اینها تمام اطلاعاتی ست که در خصوص یسنی در دست است هیچکس حاضر به همکاری برای ارائه جزییات بیشتر نیست. چند روز پیش که به بیمارستان کودکان مراجعه کردم یکی از پرستارها گفت برخی از این اخبار مانند سوزاندن و کباب کردن یسنی دروغ است! اما کسی نمیگوید داستان واقعی چیست. با پزشکش هم تماس گرفتم که حاضر به انجام مصاحبه نشد و گفت تمامی اطلاعات و پرونده در بیمارستان موجود است که آنها هم از در اختیار قرار دادن پرونده یسنی خودداری کردند، بیمارستان حتی اجازه برقراری ارتباط و صحبت با مادر یسنی را هم به من نداد درحالیکه میدانستم او حرفهای زیادی برای گفتن دارد. حرفهایی که میتوانست بازتاب زیادی داشته باشد، حرفهایی که مردمدوست دارند بشنوند، بدانند و آگاه شوند، این حق همه ماست. حقی که روابط عمومیها ما را از آن محروم میکنند. یکی از مسئولین بیمارستان ارائه اطلاعات را به گذشت زمان حواله داد که البته تا آن زمان سوژه هم تازگی خود را از دست میدهد چهبسا که تا الآن نیز برای مردم کماهمیت شده! خواستم موضوع را از طریق دادستان حاجیآباد پی گیر شوم ازاینرو با روابط عمومی دادگستری تماس گرفتم او که بازهم بینتیجه بود خواستم ببینم آیا بهزیستی استان هرمزگان اقدامی در این رابطه کرده یا خیر؟ روابط عمومی برخوردی کرد که از تماس گرفتن پشیمان شدم.کودکآزاری آنهم به این شکل اتفاق کمی نیست.
پنهانکاری و سکوت ظلم بزرگی ست که در حق کودکان آسیبدیده میشود. به نقل از روزنامه آرمان رئیس هیات مدیره انجمن روانشناسی ایران درباره آموزش و پیشگیری کودکآزاری میگوید: کودکآزاری به چندین دسته تقسیم میشود که عبارتاند از کودکآزاری جسمی، یعنی رفتارهایی که به جسم کودک صدمه میزند. بهعبارتدیگر در این شرایط کودکان یکبار یا بهکرات مورد ضرب و شتم و آزار و شکنجه عمدی افراد بالغی که مسئولیت آنها را به عهدهدارند مانند پدر و مادر، قیم یا والدین رضاعی قرار گیرند؛ مانند کتک زدن، سوزاندن، مجروح کردن، شکستن، کبود کردن و… دسته دوم کودکآزاری روانی است که شامل اعمال رفتارهای آسیبزا برای سلامت روانی کودک است. مانند توهین کردن، تبعیض قائل شدن، تحقیر کردن، ترساندن و… دسته سوم کودکآزاری شامل بیتوجهی و غفلت از نیازهای کودک میشود، یعنی توجه نکردن به نیازهای اساسی کودکان مانند خوراک و پوشاک، بهداشت، مراقبت و سرپناه، محبت و عاطفه آموزش و… در حدی که بهسلامت جسمی و روانی آنان آسیب رساند. دسته دیگر نیز شامل سوءاستفاده و کودکآزاری جنسی است، یعنی استفاده از کودکان در زمینه مواد مخدر، واداشتن آنها به کارهای دشوار، سوءاستفاده جنسی و… باید دانست که بسیاری از کودکآزاریها به اشکال مختلف در درون خانواده به وجود میآید. برای مثال وقتی والدین از کودک با ضریب هوشی متوسط انتظارهای فراوانی دارند به نسبت این رفتار هم بهنوبه خود جزئی از کودکآزاری محسوب میشود یا وقتی کودکان در مدارس تواناییهایشان مشاهده نمیشود و یک رفتار کلیشهای میانگین از آنها انتظار میرود، این رفتار نیز بهنوبه خود جزو کودکآزاری محسوب میشود.
خشونت به شکل آشکار و علنی شامل آسیبهای جدی جسمانی میشود. درعینحال باید توجه داشت که بسیاری از آسیبها میتواند به شکل روانی و بدون هیچگونه نشانه آشکار بیرونی بروز کند و بهاینترتیب کودکان را برای همیشه در یک مسیر غیرسالم در رشد شخصیت او قرار دهد. برای مثال اغلب آزارهای جنسی یکی از عوامل مخرب و تأثیرگذار بر شکلگیری شخصیت کودک محسوب میشود. بهاینترتیب خشونتها همچون قله کوهی از آزارها خود را در جامعه نشان میدهند و بهطورمعمول عاملان آنها از سلامت روان، خودداری و خویشتنداری کافی برخوردار نیستند. آنها آدمهایی هستند که با کوچکترین ناملایمات خشونت آنها برانگیخته میشود. مدتی است که اخبار گوناگونی درباره کودکآزاری در جامعه ما شدت یافته است که این امر باید تحت آسیبشناسی آزار قرار گیرد. وقتی یک نوجوان به این امر اذعان میکند که دسترسی به رفع نیازهای جنسی برایشان کار دشواری نیست، اما باز از یک دخترک بیپناه و ناتوان سوءاستفاده میکند بیشک این فرد ازلحاظ شخصیتی آسیبدیده است. بههرحال وسوسه شدن چه برای خشونتهای فیزیکی و چه برای خشونتهای جنسی به دلایلی در همه افراد رخ میدهد، اما توانایی کنترل این قضیه نشان از سلامت روانی در افراد دارد.اگر مسئولان در مدارس مسئولیت توضیح تغییرات هورمونی، عاطفی و هیجانی در سنین نوجوانی را بر عهده گیرند بیشک از شدت مشکلات اینچنینی کاسته میشود. باید مسئولان به شکل خودجوش و اجتماعی در قالب فعالیتهای گوناگونی در این زمینه اطلاعرسانی کنند. باید نوجوانان را نسبت به تغییرات سن بلوغ آگاه کرد و ویژگیهایی همچون اخلاق پسندیده و خودکنترلی را بهعنوان یک ارزش به آنها آموزش داد.
خوشبختانه ما شاهد رفتارهای کنترل نشده از سوی نوجوانان نیستیم و بااینکه آموزشهای کافی در این زمینه لحاظ نمیشود به نسبت تربیتهای درونی شده از سوی جامعه و خانوادهها به افراد یک بینش خودکنترلی میدهد. باید دانست که بروز چنین مشکلاتی به دلیل عدم شناخت از خود در نوجوانان بروز میکند. وقتی به کودکانتان آموزش بدهید که اجازه ندهند هیچ فردی به اندامهای خصوصی او دستدرازی کند بالطبع این آگاهی بخشی میزان آسیبپذیری او را کم میکند. حفاظت از حریم بدن میتواند در قالب آموزش به کودکان باشد. برای مثال باید به کودکان آموزش داد که اندامهای جسمی همچون مسواک خصوصی است و هیچ فردی اجازه دستدرازی به آنها را ندارد. باید به کودک مسئله حفاظت از سلامتی خود را گوشزد کرد. برای مثال میتوان به آنها گفت همانطور که افراد از چشم شان مراقبت میکنند به نسبت باید از سایر اندامهای خود نیز محافظت کنند و بهاینترتیب خود را از آسیب و خطرات احتمالی حفظ کنند. با گوشزدهای ابتدائی میتواند برای کودکان چگونگی رفتار با دیگران و نحوه حفاظت از حریم خود را آموزش داد.برخی از کسانی که درگذشته مورد آزار و اذیت جنسی قرارگرفتهاند و هرگز درباره مشکلشان حرفی نزده باشند به کودکآزاری گرایش دارند. نمیتوانیم با قاطعیت بگوییم امروز با افزایش کودکآزاری نسبت به گذشته مواجه هستیم، اما با قطعیت میتوان ادعا کرد که سوءاستفاده جنسی از کودکان در همه جای دنیا ازجمله کشور ما زیاد است. باید دانست که افراد به دلیل عدم داشتن خودکنترلی دست به کودکآزاری و اقدامات اینچنینی میزنند.
میزان شیوع اختلال شخصیت ضداجتماعی سه درصد در مردان و یک درصد در زنهاست. افراد مبتلابه شخصیتهای ضداجتماعی میتوانند کاملاً فریبنده و متقاعدکننده به نظر آیند و بهطور قابلتوجهی نسبت به نیازها و ضعفهای دیگران آگاهاند. آنها حتی درحالیکه فردی را استثمار میکنند، احساس اعتماد را در او برمیانگیزانند.