موج ششم کرونا در ایران در حال جولان دادن و قربانی گرفتن است. اینطور که در خبرها رصد میشود، این بار کودکان را نشانه گرفته و البته بزرگسالان را نیز بینصیب نگذاشته است. سویه جدید در هر مکان و محفلی موذیانه وارد میشود و میزبان را غافلگیر میکند. با نزدیک شدن به پایان سال و فرا رسیدن سال نو، اینگونه که از شواهد امر هویداست، حساسیتها و محدودیتهای پیشین از میان رفته است. ورود مسافران به شهرهای قرمز نیز به صرف تزریق واکسن به راحتی میسر است. استان هرمزگان که در دی ماه 1400 همانند بسیاری دیگر از شهرهای استان در وضعیت آبی به سر میبرد، به طور غافلگیرانهای با سویهی جدیدی به نام امیکرون روبرو شد که ارمغان کشورهای همسایه جنوبی بود. از این رو بندرعباس جزو اولین شهرهایی بود که خیلی زود به رنگ قرمز درآمد. به دنبال آن شمار مبتلایان، بستریشدگان و مراجعهکنندگان بیمارستان کودکان بالا رفت. برپایی مراسمات و جشنهای عروسی، شلوغی مراکز خرید، دورهمیهای دوستانه و خانوادگی نمونهای از عدم رعایت قوانین قرنطینه خانگی بود. وضعیت شیوع کرونا در استان رو به افزایش رفت و بار دیگر مدارس خالی از دانش آموزان شد. از این رو مصاحبهای کوتاه با دکتر نوروزیان، سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی استان هرمزگان انجام دادیم، پس از آن پای صحبتهای دوستانهی دو تن از همشهریان بندرعباسی پیرامون شرایط موجود و وضعیت سلامتشان نشستیم و در نهایت گزارشی میدانی از سطح شهر را از نظر میگذارنیم که در ادامه میخوانید.
شعلهورتر شدن بیماری
دکتر فاطمه نوروزیان، سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، در ادامه برایمان از چند و چون اومیکرون در استان میگوید.
دوره سرایت امیکرون بیش از 5 روز اعلام شده است. با این وجود مدت استعلاجی کارمندان توسط پزشک ۵ روز در نظر گرفته میشود. آیا ناقل بودن بیماران و بازگشت به محیط کار موجب افزایش شمار بیماران شده است؟
با توجه به نظر اولیه سازمان بهداشت جهانی، تمامی کشورها قرنطینهی 5 روزه را مد نظر قرار دادند. به دلیل اینکه اکثریت مبتلایان طی سه روز اول بهتر میشدند و معتقد بودند 2 روز آخر را مبنی بر احتیاط بیشتر باید در خانه بمانند. البته بازگشت به کار منوط به همراه داشتن تست منفی بیماران بود که در اکثریت مکانهای اداری مطابق قانون عمل نمیشد. مبتلایانی که بعد از سه الی 5 روز هیچ علامت خاصی نداشتند، میتوانستند از قرنطینه خارج شوند. مشروط بر اینکه از دو ماسک استفاده کنند، چنانچه کارمند هستند، در جلسات گروهی حضور نداشته باشند، فاصله اجتماعی را رعایت کنند و در مکانی قرار گیرند که تهویه مناسب وجود داشته باشد که متاسفانه این موارد رعایت نشد. حتی برخی افراد قرنطینهی 5 روزه خود را نیز رعایت نکردند و بعد از 3 روز در محل کارشان حضور مییافتند که درصدی از این افراد بالاجبار رئیس و درصدی نیز بنا بر تمایل شخصی خودشان به میدان کار و جامعه باز می گشتند. موارد ذکر شده یکی از چندین عوامل افزایش بیماری بود که به طور قطع نمیتوان به عنوان عامل اصلی صعودی شدن آمار روزانه در نظر گرفت. عوامل دیگری همچون برگزاری مراسمات عروسی، باز شدن مدارس و ادامه داشتن فعالیت کسب و کارها بدون نظارت بر رعایت پروتکلهای بهداشتی نیز از دیگر عوامل تشدید همهگیری ویروس کرونا بود. در اصل انجام تمامی این فعالیتها در کنار واکسیناسیون و رعایت همگانی و پروتکلهای بهداشتی منعی نخواهد داشت ولی مهم اینست که رعایتها درست انجام نمیشود بهطوریکه می توان گفت اگر همانند اوایل ورود ویروس کرونا ، میزان رعایت افراد جامعه بیشتر بود قطعا شاهد چنین موجی از ویروس نبودیم .
چرا جامعه پزشکی با علم اینکه این مدت زمان برای استراحت کافی نیست، مبادرت به امضای سلامتی و بازگشت به کار بیماران میکنند؟
طرح بازگشت به کار 5 روزه، طرحی جهانی بود که تنها مختص ایران و استان هرمزگان نبود. جامعه پزشکی در آن زمان، علم کافی در مورد سویه جدید کرونا نداشت. پس از انجام آزمایشات و بررسی بیشتر به این نتیجه رسیدند که میزان سرایت پذیری امیکرون بسیار بالاتر از سویههای پیشین است. طی تحقیقات بیشتر و پس از گذشت مدتی کوتاه در 17 فوریه نظر جدید سازمان بهداشت جهانی مبنی بر کافی نبودن دوره قرنطینه 5 روزه ویروس امیکرون اعلام شد. آنها دریافتند که مدت زمان قرنطینه حداقل 7 روز در نظر گرفته شود. چنانچه افراد در 2 روز پایانی دوره نقاهت بدون علامت باشند میتوانند با ارائه تست منفی به محیط کار بازگردند. چنانچه کسانی که شرایط تست دهی برایشان مقدور نیست، موظف به قرنطینهی 10 روزه هستند. پس از پایان دوره ده روزه در صورت نداشتن علائم، بازگشت آنها به اجتماع بلامانع است؛ اما چنانچه فرد بیمار کماکان دارای علامت بود، موظف به قرنطینهی 14 روزه است.
آیا هرمزگان شاهد بدتر شدن شرایط بیماری و افزایش شمار بستریشدگان در تعطیلات نوروز خواهد بود؟
قطعا اگر پروتکلهای بهداشتی رعایت نشود، میزان محدودیتها و ترددهای مسافران کنترل نشود صرف اینکه واکسیناسیون نیز انجام شده باشد منوط به عدم رعایت بهداشت و فاصله اجتماعی شاهد شعلهور شدن بیماری و بدتر شدن شرایط خواهیم بود.
ورود امیکرون به دنیای شیرین کودکانه
«صبا» دختری است حدودا 4 ساله. چند روزی است در بیمارستان کودکان بندرعباس تحت مراقبت قرار دارد. اضطراب و تشویش را در نگاههای مادر میتوان احساس کرد. دو ماسک بر چهره دارد و در محوطهی بیرونی ساختمان در حال قدم زدن است. کمی به او نزدیک میشوم. پس از سلام و معرفی، لب به سخن میگشاید. غم دنیا بر شانه هایش سنگینی میکند، حاضر است تمام داشته و نداشتهاش را در ازای سلامتی کودکش به حراج بگذارد. جویای ماجرا میشوم و اینگونه آغاز میکند: «دو هفته پیش به تولدی دوستانه و خانوادگی دعوت شدیم . تعداد محدود بود و کسی جز فامیل نزدیک حضور نداشت. به اصرار دخترم دعوت را پذیرفتیم. راستش را بخواهید خود من هم از خانهنشینی خسته شده بودم. صبا دلش می خواست با همسن و سال هایش بازی کند و غرق دنیای کودکی ساعاتی را خوش بگذراند. روز موعود فرا رسید و من به اتفاق دخترم قدم به جمعی گذاشتیم که ای کاش هیچ وقت نمیرفتیم. درست 3 روز بعد از جشن، نیمههای شب هنگامی که میخواستم لحاف صبا را که کنار زده بود درست کنم، متوجه حرارت بالای او شدم. دستانم را که به پیشانی داغش نزدیک کردم ، تمام وجودم یخ کرد و هراسان پدرش را از خواب بیدار کردم. پس از اقدامات اولیه، فردای آن روز در ساعات اولیه او را به نزد پزشک بردیم. طبق روال، پزشک داروهای معمول را نسخه کرد و به خانه بازگشتیم. اما صبا به دلیل اینکه بیماری زمینهای تنفسی داشت، روز به روز بدتر شد تا اینکه بنا به دستور پزشک با نامهی بستری به بیمارستان کودکان مراجعه کردیم. پزشکان میگویند چند روزی باید تحت مراقبت باشد تا تزریقات وریدی مایعات برایش انجام دهند. حتی ممکن است به اکسیژن نیاز پیدا کند».
عدم پذیرش مرخصی از سوی کارفرمایان
«ماجده» در بخش حسابداری شرکتی مشغول به کار است. او که به تازگی به استخدام این شرکت درآمده و از کارفرمایش بسیار حساب میبرد، میگوید: «دو سه روزی است به
امیکرون مبتلا شده ام. با گلودرد و تب و لرز شروع شد اما پس از گذشت 4 روز کمی بهتر شدم. با این وجود میدانستم ناقل هستم و باید مدت دیگری در خانه بمانم. وقتی قضیه را با کارفرما درمیان گذاشتم و درخواست مرخصی کردم، با مخالفت شدیدی از سوی او روبهرو شدم. او همچنان به حضور من در محل کار اصرار میورزید و من از ترس از دست دادن کارم که به سختی نیز بدست آورده بودم ناگزیر به اطاعت شدم. از من خواسته بود در مورد بیمایام در محل کار چیزی بروز ندهم تا مبادا باعث وحشت دیگر دوستان شوم. سعی میکردم از همکاران دیگر فاصله بگیرم و با اینکه اصلا راضی به چنین کاری نبودم امیدوارم کسی را ناخواسته مبتلا نکنم».
بازار داغ خرید عید
چندماهی است خرید البسه و نیازهای ضروری را از طریق سایتهای آنلاین انجام میدهم اما دیگر خسته شدهام و دوست دارم حضورا جنس مورد نظرم را خریداری کنم. معلوم نیست تا کی باید شاهد جهشهای مختلف این ویروس باشیم. اینها صحبتهای دو دختر جوان است که با پوشش ماسک برای خرید به مرکز شهر آمدهاند. آن سوتر مردی فروشنده که بساط دستفروشیاش را در کنار خیابان پهن کرده است، با اصوات بلند و گوشخراشی، خریداران را به سمت خود دعوت میکند. در حالی که ماسکی بر چهره ندارد اما بازار کاسبیاش داغ است و در احاطهی مردم قرار گرفته است. بوی خوراکیهای سرخ شده محلی سیار نیز به مشام میرسد. کوچک و بزرگ را در پشت میز و صندلیهای پلاستیکی میتوان با ماسکهای برداشته از صورت مشاهده کرد. عدهای نیز با کودکان و خانواده میهمان این شهر بندریاند و مغازهها را رصد میکنند. همچنین برخی بر این عقیده بودند که به تازگی بهبود یافتهاند و آنتیبادیهای ترشح شده در بدنشان مانع از ابتلای دوباره آنها به بیماری میشود. دیگری در حالی که سرفههای نامنظمی داشت، میگفت به تازگی سرماخوردگیاش خوب شده و سرفههایش را هنوز دارد. گویا اعتقادی به رخنه کردن این ویروس به درون بدنش نداشت و آن را سرماخوردگی سادهای تلقی میکرد که نیازی به قرنطینه نداشت. عادی شدن شرایط یا خسته شدن از وضع موجود، موجب از بین رفتن حساسیتهای پیشین شده است. برخی نیز به دلیل فعالیتهای شغلی یا حضور در مجالس به ادامهدار شدن روند بیماری دامن میزنند. خارج شدن از قرنطینههای خانگی و حضور در اجتماع به هر دلیل نیز عاملی دیگر بر صعودی شدن آمار روزانهی کرونا و از دست دادن جان برخی از هموطنان است.
روزنامه صبح ساحل