اعتماد به نفس یکی از ویژگی های مهم شخصیتی است که فرد را به خودباوری نزدیک می کند و او را در جهت پیشرفت و دستیابی به آرمان های آینده نزدیک میکند.
بسیاری از والدین از اینکه فرزندانی دارای
اعتمادبهنفس بالا تربیت کنند، راههای گوناگونی را امتحان کردهاند اما گاهی اوقات این تشویقها و میدان دادنها ، باعث بوجود آمدن اعتمادبهنفس کاذب در فرزندان میشود. به طوریکه خودباوری به سمت خودشیفتگی سوق پیدا میکند.خودباوری واقعی، شما را در رسیدن به اهدافتان، یاری می رساند و افکار و حسهای بد را از شما دور میسازد و خودشیفتگی عکس آن عمل می کند. باید بدانید اعتمادبهنفس واقعی و اعتمادبهنفس کاذب نقطه مقابل یکدیگرند که یکی باعث سعادت و موفقیت و دیگری موجب شقاوت خواهد شد.
فرزندانی با
اعتمادبهنفسِ کاذب، اغلب اوقات مدیریت جمعهای دوستانه را بر عهده میگیرند. با ارائه دستوراتی سعی در تسلط روی افراد دارند و تصور می کنند هر آنچه که به ذهنشان می رسد درست است و باید عملی شود.این افراد که خودشیفتگی جزو خصوصیت آنها شده است فکر میکنند همیشه حق با آنان است و مقتدرانه و بدون نظرخواهی به جلو حرکت میکنند . اعتماد به نفس کاذب اگر در زمان کودکی مورد ریشه یابی و درمان اصولی قرار نگیرد تبعات جبران ناپذیری در بزرگسالی فرزندان دارد. آنها در بزرگسالی وارد مرحله جدیدی از زندگی خود میشوند و نیاز است تصمیمات بزرگتری را برای حرفه و زندگی خود بگیرند.اعتماد به نفس کاذب باعث میشود اطرافیان به واسطه غرور و خودشیفتگی فرد، او را تنها بگذارند.اعتماد به نفس واقعی یعنی اینکه من فرد مهمی هستم و دیگران مرا دوست دارند .من با احترام به نظر اطرافیان قطعا بهترین تصمیم را خواهم گرفت و موفق می شوم. اما فردی که دارای اعتماد به نفس کاذب است می گوید:«من بهترین فرد هستم،دیگران باید من را دوست داشته باشند و به عقایدم احترام گذارند.من به نظرات دیگران اهمیتی نمی دهم چون من بهتر از دیگران تصمیم می گیرم.»
از جمله پیامدهای منفی این حس، شکستهای متعدد روحی و خسارت مالی ،تنهایی و گوشه گیری است.
شما می توانید با ارائه راهکارهایی ساده، مدیریت این بحران را بدست بگیرید: احترام به دیگران را به فرزندان بیاموزید،متواضع بودن را به آنها آموزش دهید،مدام به آنها یادآوری کنید که دیگران را دست کم نگیرند، الگوی خوبی برای آنها باشید و از فرزندان نیز بخواهید الگو و الهامبخش دیگران باشند.
روزنامه صبح ساحل