صید و صیادی شغل اول مردم جنوب و اکثر ساحل نشینان است.
صید ترال کشتیهای چینی در سالهای گذشته و فعالیت ۱۴ هزار شناور غیر مجاز در آبهای هرمزگان، صدمات جبران ناپذیری به ذخایر خلیج فارس و کسب و کار صیادان وارد کرده است. جاشوهای جوان با امید و آرزو دل به دریا میزنند اما روزگار آنها به سختی میگذرد.
دیریا عشقی شوا، هرکسی ناتون تحمل بکُن
سری به پارکینگ قایقهای
محله پشت شهر بندرعباس زدم. پشت شهر از محلات قدیمی بندرعباس است و صید و صیادی، کسب و کار اغلب اهالی این محله است. برای ورود به پارکینگ از قبل با یکی از صیادها هماهنگ کرده بودم. جلوی در ورودی یک قایق که تازه از دریا آمده بود، قرار داشت. دو نفر روی قایق در حال جدا کردن ماهیها از تور بودند و یک نفر دیگر پایین قایق در حال فروش ماهی و چانه زدن با مردم بود. قیمت ماهی به اصطلاح محلیها «پای قایق» ارزانتر است. از همین رو استقبال مردم خوب است. حوالی ساعت ۸ شب در پارکینگ پشت شهر، اکثر قایقها از دریا برگشته و پارکینگ نسبتا خلوت است. «محمد»،
جاشوی جوان بندرعباسی در حال آماده کردن قایق برای صید فردا صبح است. پس از خوش و بش ابتدایی، به او میگویم قصد دارم دربارهی معیشت صیادها گزارشی تهیه کنم. استقبال میکند. میگوید ۲۰ سال دارد و حدود یک سال و نیم است که به همراه دو دوست هم سن و سال خود روی قایق کار میکند. از او پرسیدم چه شد که جاشو شدی. «هم خودم علاقه داشتم، هم پول نداشتم. دو تا از دوستانم هم زودتر مشغول شده بودند و آنها هم دلیلی شدند که این راه را انتخاب کنم. وقتی برای اولین بار همراهشان رفتم خوش گذشت. با اینکه کار خیلی خیلی سختی است اما خوش گذشت و تصمیم گرفتم ادامه دهم».
محمد درس و دانشگاهش را رها کرده. علت را جویا شدم، میگوید: «دیپلم برق دارم. فکر میکردم بعد از دیپلم، میتوانم برقکشی ساختمان کار کنم و کسب و کاری برای خودم راه بندازم. مدتی هم دستیار و شاگرد کسی بودم اما فایدهای نداشت. حقوقش از اینجا خیلی کمتر بود. من هم شرایط زندگیم جوری نبود که بخواهم آن کار را ادامه دهم». از سختی کارش میپرسم. میخندد. دستهایش را نشانم میدهد. در اثر کار مداوم با آب، یک لایه از پوست دستش، بین بندهای انگشتان، بلند شده و زیر آن پر از سنگریزه و شن است. «به این دستها و کارم افتخار میکنم». کمی مکث میکند. دو گالن ۲۰ لیتری بنزین را درون قایق قرار میدهد. «در گرمای ۳۰ تا ۴۵ درجه، حداقل ۷ تا ۸ ساعت روی دریا هستی. اگر هم جاشو باشی همهی کارهای قایق با تو است. هر کاری گفتند باید انجام بدهید. کلا هم سختی کار بستگی به این دارد که برای چه صیدی بروید. تور ریختن و جمع کردن تور خیلی دشوار است. صید گاریز، تلال و خرچنگ که با تور انجام میشود، سخت است. برا من صید گاریز خیلی سخت است». به زبان محلی ادامه میدهد: «دیریا عشقی شوا، هرکسی ناتون تحمل بکُن یا باید پوست کُلفت و مجبور بَشی یا به دیریا علاقهات بَشد» یعنی اگر به
دریا و صیادی علاقه نداشته باشید، نمیتوانید سختی آن را تحمل کنید. «تقریبا اکثرا جاشوها از روی ناچاری این کار را انجام میدهند و زندگی خوبی ندارند. زندگی صیاد به سختی میگذرد. اگر هم جاشو باشی که خرید خانه و ترتیب دادن یک زندگی معمولی و نرمال، برایت محال میشود. خیلی از صیادهای اینجا بیمه نیستند و هیچ حمایتی از آنها نمیشود». دربارهی دستمزدش میپرسم. جاشو محمد هم مثل اکثر صیادها میگوید روزی صیاد دست دریا است. یک روز که دریا بخشنده است صید خوبی داری یک روز هم نه. «امسال که وضعیت صید اصلا جالب نیست. خیلی از قایقها دست خالی از دریا میآیند. در یک ماه هیچ وقت هرروز ۵۰ تا ۱۰۰ کیلو صید نداری. در مجموع ممکن است یک ماه، یک و نیم تا دو میلیون بسته به صید درآمد داشته باشی. ممکن هم است که فصل صید خوب باشد تا ۷ میلیون هم کار کنی که با وضع فعلی دریا کم پیش میآید». جاشوی جوان بندرعباسی در پایان میگوید که به تازگی کار جدیدی {دستفروشی ماهی} را زیر نظر دارد و قصد دارد جاشویی را رها کند چون درآمد آن خیلی کم است و اگر این کار را ادامه دهد بعد از ده سال به خاطر فشار سنگین کاری بدنش فرسوده میشود.
حال دیریا خوب نَن
«مرتضی» صیاد ۲۲ سالهای است که در جاسک زندگی میکند. متولد بشاگرد است اما به خاطر نبود امکانات و شرایط تحصیل با خانواده به جاسک مهاجرت میکنند. از نوجوانی در کنار درس خواندن به همراه پدر و برادرانش به دریا رفته است. پس از اینکه دو سال خدمت سربازی را سپری کرد، راهش را از برادرانش جدا کرد و به صورت مستقل روی قایق دوستش مشغول به کار شد. ۵ سال است به صورت جدی صیادی میکند اما میگوید صیادی در خونش است. برای همین خودش را «ناخدای قایق» میداند و میگوید چهار جاشو برای او کار میکنند، منتهی هنوز مدرک قانونی ناخدایی را نگرفته است. دربارهی وضعیت کسب و کارش میپرسم. «الان وضعیت جوری شده که صیادی جواب نمیدهد. زمانی که دانشآموز بودم و با برادرهایم میرفتم، دریا خیلی خوب جواب میداد. صید و صیادی خوب بود اما چند سال اخیر صیادی جواب نمیدهد. صیاد خیلی خیلی زیاد شده است. هرکس دلش بخواهد صیادی میکند. اکثرا هم از روی ناچاری و نبود شغل. عدهای هم هستند که کارمندند یا شغل دیگری دارند اما در فصل صید به صورت موقت به دریا میزنند».
ناخدا مرتضی از معترضان جدی
صید ترال و انواع صیدهای غیرقانونی از قدیم تاکنون بوده است. «صید غیرمجاز و صید ترال، دریا را نابود کرده است. مجلس دو سال پیش صید ترال را ممنوع کرد. قبلا کشتیها صید ترال انجام میدادند، الان لنج و قایقها. در روز روشن میان در عمق کم از سه متری تا صد متری شروع به کشیدن تور ترال میکنند. از یک طرف تورها و گرگورهای صیادها جا به جا و گم میشود. از یک طرف هم زیستگاه محیط زیست به طور کامل تخریب میشود». صیادان جاسکی در سال گذشته چندین بار در اعتراض به این موضوع تجمع کردند. ناخدای جوان میگوید یکی از دلایلی که از صیادی دلسرد شده، وضعیت دریا است. «دریا دارد خالی میشود. اگر دریا خوب باشد صیادی بهترین کار است. همه شرایطش دست خودت است. چون الان وضع دریا خوب نیست دلسرد شدم. جوری شده که هر توری در دریا میاندازی پنجاه-پنجاه است. شاید اصلا هیچ ماهی صید نشود. باز هم خدا را شکر آن طورها هم نیست زندگی میچرخد». ناخدا محمد از وضعیت گرانی ابزارهای صیادی گلایه میکند. به گفتهی او تقریبا باید یک فصل کامل کار کنید تا پول سوخت و تور را دربیاورید.
«وسایل صیادی از موتور قایق، تور، تشتک، هرچیزی که بگویی خیلی گران شده است. خدا آن روز را نیاورد که موتور خراب شود. یک پیچ موتور را نمیتوانید بگیرید». دربارهی درآمدش میپرسم. «شرایط ثابت نیست. ممکن است یک ماه ۱۰ میلیون هم کار نکنی اما ماه دیگر ۴۰ تا ۵۰ میلیون کار کنی. پاییز، زمستان و یک ماه اول بهار برای صیادی خوب است. بعد از آن صید خیلی ضعیف میشود. هر مبلغی هم که کار کنی نصف آن برای صاحب قایق است. یک قسمت مبلغ باقی مانده خرج سوخت و غذا میشود و مابقی بین ناخدا و جاشوها تقسیم میشود». زمان زیادی از جشن نامزدی ناخدای جاسکی میگذرد اما هنوز نتوانسته ازدواج خود را رسمی کند. علت را جویا میشوم، میگوید: «به خاطر شرایط مالی نتوانستم عروسی بگیرم. هزینههای عروسی سنگین است. خانه هم نداریم». هنوز نگران دریا است. از او میخواهم جمله پایانیاش را بگوید. «حال دیریا خوب نَن. باید جلوی صید غیرمجاز، صید محاصرهای و صید ترال گرفته بِبوت».
عکاس: سید علی هاشمی