عصبانیت و پرخاشگری یکی از شایعترین رفتار بین کودکان بخصوص در سنین 2 الی 4 سال است. از آنجایی که کودکان در این سن توانایی کنترل محیط و افراد حاضر در جمع را ندارند و نمیتوانند با بیانی صریح به اعتراض و یا مخالفت بپردازند، دست به اقداماتی از قبیل کتک زدن میکنند. البته پرخاشگری و اقدام به کتک زدن دو مقوله کاملا مجزاست.
شاید در نگاه اول تعیین حدود و محافظت از مرزهای افراد در رابطه چندان مسالهی مشکلی به نظر نرسد. اما اکثر روابط در تمام حیطهها به این دلیل دچار مشکل میشوند که یا مرزهای ضعیفی دارند، یا طرفین عامدانه یا ناآگاهانه به مرزهای یکدیگر تجاوز میکنند یا اصلا تلاشی برای تعریف مرزها نمیکنند.
بسیاری از زوجها هنگامی که میخواهند از مسائل و مشکلات خود در زندگی مشترک صحبت کنند، نمیدانند باید از کجا شروع کنند. آنها با حجمی از مشاجرهها، اختلافنظرها و کاستیها مواجه هستند و انتخاب اینکه مشکل اساسی چه میتواند باشد برایشان بسیار مشکل است.
همهی ما با هیجانهای غیرارادی خشم و ترس روبهرو شدهایم. این هیجان یک احساس تکاملی است و از دوران نخستین برای صیانت نسل و صیانت نفس این هیجانها را داشتهایم.
از رشادتها و فداکاریهای کارکنان بهداشت و درمان در مدت همهگیری کووید-19 که بگذریم، پرخاشگری و خشم در محیطهای بیمارستانی موضوعی است که کمتر درمورد آن صحبت شدهاست. موضوعی که در چندوقت اخیر در بیمارستانها، درمانگاهها و مراکز بهداشت رو به افزایش است. جسارت پرداختن به این مسئله را از آنجایی پیدا کردم که به عنوان کارآموز در این مدت از نزدیک شاهد ارتباط بین بیمار و پرسنل بهداشتی و درمانی بودم.
سرش را از پنجره با عصبانیت بیرون میکند و فحش میدهد. از همانها که خواهر و مادر بیچاره را هدف میگیرند، بیآنکه مقصر باشند. راننده تاکسی کاری ندارد مسافرش زن است یا مرد. خشمش را سر رانندهای که جلویش پیچیده است، خالی میکند. ناسزاگویی در ادبیات همه جوامع وجود دارد.