اینروزها،
قاچاق سوخت در هرمزگان به شغلی پر متقاضی تبدیل شدهاست. برخی از مردم به دلایلی چون کمبود شغل، محرومیت و توسعه نیافتگی در استان به سوی این کار هل داده می شوند. حتی نوجوانان و کودکانی که باید به فکر تحصیل و شغل آیندهی خود باشند؛وارد مافیای سوختبری شدهاند.
در برخی مواقع رانندگی کودکان موجب اتفاقات ناگواری میشود. آیا باید علت این اتفاقات را ناآگاهی کودک قلمداد کرد یا سهلانگاری والدین یا بحران حاصل مدیریت اشتباه مسئولان؟ مشخص نیست چه تعداد کودک در دایره شغل سوخت بری کار می کنند.
البته نمیشود از این نکته هم چشمپوشی کرد که هرمزگان، چندین سال، رتبهدار
نرخ بیکاری در کشور است. جوانان استان معتقدند که هرچه کار حوزه صنعت یا دولت در هرمزگان است، متعلق به نیروی غیربومی است و تنها تعداد محدودی از بومیان دارای شغل مناسب و مرتبط با رشتهی خود دارند.
ای کاش مسئولان از ریشه، مشکل اشتغال جوانان را برطرف کنند تا کمتر شاهد ازبین رفتن جوانانی باشیم که سوختبری را تنها شغل پردرآمد میدانستند!