چند روز از عروج ملکوتی رئیس جمهور عزیز، وزیر امور خارجه و سایر همراهان دوستداشتنی ایشان میگذرد؛ در و دیوار این مرز و بوم رنگ غم، اندوه و بهت به خود گرفته است، قلم و زبان بنده قاصر از بیان عظمت شهدای گرانقدرمان می باشد که در سانحه سقوط هلیکوپتر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و به سعادت جاودانه رسیده اند، لکن به قول معروف؛ آب دریا را اگر نتوان کشید / هم به قدر تشنگی باید چشید، با این اوصاف به بیان چند مطلب مختصر در این خصوص می پردازم.
کمکم به پایان ماران نفسگیر و شورانگیز انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نزدیک و نزدیکتر میشویم، آنچه در این میان قابلتأمل است اینکه مشارکت در انتخابات یک حق فردی محسوب میگردد یا یک تکلیف شرعی- اجتماعی نیز قلمداد میگردد!
در ستایش علم اندوزی و دانش افزایی سخن بسیار گفته اند.خداوند به قلم و آنچه می نویسد سوگند یاد کرده و رسول گرامیش خواب دانشمند را بر عبادت جاهل برتر دانسته است.
عادات موریانههای زندگی هستند. در سکوت تکههای پازل زندگی را از بین میبرند و گاه آدمی آنقدر دیر هوشیار میشود که ازآنچه در ابتدا بدان اندیشیده بود دیگر خبری نیست.
بهانهی قلمفرسایی این یادداشت؛ کامنت یکی از هم استانیهای نوجوان عزیزمان در ذیل آگهی استخدام یک شرکت تجاری خصوصی در فضای مجازی برای ارائه رزومه جهت استخدام بود. نکته نغز و ظریفی در این کامنت، البته همراه با جای درد در اندیشه من داشت.