هیچکس دوست ندارد فکر کند که در عرصهی زندگیاش مداوما دچا
ر خطای ذهنی و سوگیری شناختی میشود، همهی ما مایلیم گمان کنیم در کمال منطق، عاقلی و هوشمندی تصمیمات خود را اتخاذ میکنیم، اما واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است که ذهن ما مملو از خطاها و سوگیریهایی است که افکار وتصمیمات ما را هر لحظه تحت تاثیر خود قرار میدهند. دیوید مک رینی نویسنده و روزنامهنگاری که حوزهی کاریاش به علوم دیجیتال، روانشناسی و فناوری گره خورده، در کتاب " توهم نبوغ" به این مساله میپردازد که خطاهای شناختی چگونه زمینه ساز خطاهای عملکردی ما خواهند شد. سوگیریهای شناختی الگوهای قابل پیشبینی فکری و رفتاری هستند که ما را به سمت نتیجهگیریهای نادرست سوق میدهند. این کتاب با معرفی چهل و هشت مغالطهی روانشناختی نشان میدهد که ما واقعا آنقدرها که فکر میکنیم باهوش نیستیم و ثابت میکند مغز ما تحت تاثیر شرایط مختلف چه فریبهای زیادی را تحت عنوان "حقیقت" به خوردمان داده و ما را دچار سوگیریهای غلط میکند. در هر بخش از کتاب مخاطب با یک
کلاس روانشناسی مواجه میشود، کلاسی که او را وادار میکند به خطاهای ذهنی خودش آگاهی پیدا کند و بفهمد که چگونه در هر لحظه از زندگی پشت دروغهای ذهنی خود قرار داشته است. سه موضوع محوری و اصلی این کتاب شامل سوگیریهای شناختی، رهیافتهای آنی و سفسطههای منطقی است. برای مثال یک خطایی که مکرینی به آن اشاره میکند، این است که ما همیشه گمان میکنیم میدانیم کی، کجا و چگونه تحتتاثیر چه اطلاعات وپیشفرضهایی قرار داریم و اکثر مواقع گمان میکنیم این خود ما هستیم که در حال کنترل افکار و تصمیمات خویشتن هستیم، در حالی که در واقعیت ما به شدت تحت تاثیر ناخوداگاه و شرایط محیطی قرار داریم. برای مثال ممکن است که برای خرید یک شیشه سس به فروشگاه برویم، در فروشگاه قارچ، چیپس و نوشابه میخریم، برگهی قرعهکشی را پر میکنیم و به خانه باز میگردیم و نزدیک خانه به خاطر میآوریم که برای خریدن تنها یک شیشه سس به فروشگاه رجوع کردهایم و حالا با پاکتی پر از خرید به خانه بازگشتهایم بدون اینکه سسی خریده باشیم. در واقع در این لحظه ما هیپنوتیزم شدهایم، خودآگاهی و ذهنآگاهی خود را تا حد زیادی از دست دادهایم و تحت تاثیر تبلیغات، بنرها، تخفیفات و ویترینهای پر زرق و برق فروشگاه تصمیماتی اتخاذ کرده و عملکردی داشتهایم که خارج از آگاهیمان بوده است. در کتاب توهم نبوغ خواننده با انواع این تاثیرات و سوگیریها آشنا میشود و راههایی برای مقابله با آنها میآموزد.
خواندن کتاب را به کسانی که دوست ندارند تصورشان از خودشان به عنوان یک انسان منطقی به خطر بیفتد، توصیه نمیکنیم، در برای عوض کسانی که مایلند بر تاثیرات پنهان و مغالطهآمیز ذهن خود پی ببرند و مسیر تصمیماتشان را تغییر دهند، این کتاب گزینهی بسیار موثر و دلپذیری خواهد بود.