لب‌قند‌؛

سوختیم و ساختیم!



بعد از سال‌ها انتظار و بعد از تولد دومین بچه تازه یک یخچال وطنی به عنوان «جهیزیه» از طرف ستاد جهیزیه به ما تعلق گرفت.
این یخچال محترم! محاسن زیادی داشت. از جمله این که:
۱- از همان روز اول با «سرما» میانه ای نداشت و حتی موتور خودش را هم خنک نمی کرد!
۲- لامپش مرتب می سوخت!
۳- گاهی دستگیره اش اتصالی می کرد و دست ما را می گرفت! ( که در این روزگارِ وانفسا که کسی دستگیر کسی نیست، کلی مفید فایده بود!)
۴- با وجود آن که سرما نداشت، مرتب برفک می زد!
ما چند صباحی با محاسن اربعه اش ساختیم، تا این که وزارت محترم نیرو به دادمان رسید و با تنظیم برنامه ی مرتب و منظم خاموشی این وزارتخانه، خود یخچال سوخت!
« اندک»

روزنامه صبح ساحل

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها