به کلکسیون بالاترین، شاخص فلاکت، تورم، بیکاری و فقر در هرمزگان، سوءتغذیه نیز اضافه شد. دکتر «محمد تقی حسینی طباطبایی»، دبیر علمی هجدهمین همایش اورژانسها و بیماریهای شایع طب کودکان، با بیان اینکه وضعیت سوء تغذیه در استانهای محروم کشور نگران کننده است، اظهار کرد که براساس مطالعات در استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد کوتاهی قد، کم وزنی و لاغری شیوع بالایی دارد که ناشی از سوء تغذیه است. شیوع سوء تغذیه عوامل مختلفی دارد و یک عامل به تنهایی مسبب آن نیست، از طرفی نمیتوان نقش فقر در بروز سوء تغذیه را کتمان کرد. این گزاره که وضعیت سوء تغذیه در «استانهای محروم» کشور نگران کننده است؛ به خودی خود بر نقش اقتصاد در بروز چنین مسئلهای صحه میگذارد. انتشار چنین واقعیتهایی از جامعه، حباب محرومیتزدایی که مسئولان ساختهاند را از بین میبرد. در ماههای اخیر دیده شده که مسئولان استانی وضعیت شاخصهای رفاهی هرمزگان را با پیش از انقلاب اسلامی مقایسه میکنند و از رشد قابل توجه آن میگویند که درست هم است و هیچ کس نمیتواند منکر این مهم شود اما موضوع این است که چرا سالهاست در بهبود شاخصهای اصلی ناکام هستیم؟ در قیاس با دوبی، قطر و امارات در چه جایگاهی قرار داریم؟ در ادامه این مطلب به بررسی مولفههای تاثیرگذار در بروز سوءتغذیه میپردازیم.
اقتصاد و سوءتغذیه
عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی، بهداشت و سلامت عمومی در ایجاد
سوء تغذیه نقش دارند؛ همچنین اطلاعات بدست آمده نشان میدهد فقر نیز یکی از عوامل مهم ایجاد سوءتغذیه و در عین حال یکی از عواقب آن است. به بیان دیگر سوءتغذیه پیامد وجود فقر در یک منطقه است. «مصرف غذای ناکافی»، یکی از علل پدیدآورنده و کمک کننده به پیدایش این بیماری است. البته منظور از غذا، هر آن چیزی است که بدن به آن احتیاج دارد؛ از ویتامین، پروتئین، کلسیم تا یُد، روی و آهن.
جغرافیای هرمزگان سالهای مدیدی است که با پدیده محرومیت آشنا است. در عین حال که اقداماتی در این سالها برای بهبود شرایط انجام شده است اما همچنان در نقاط مختلف و متعددی از استان، مسئله فقر به وضوح نمایان است. «حجتالاسلام والمسلمین محمد عبادیزاده»، نماینده ولی فقیه در استان هرمزگان شهریور ماه سال جاری اظهار کرد که هرمزگان در حال حاضر رتبه اول فقر و بیکاری در کشور را دارا است. آمارهای منتشر شده دربارهی شاخص تورم نیز گواه این است که هرمزگان یکی از استانهای گران کشور است. بیکاری، تورم و فقر، زنجیرهای که روزانه سفره مردم را کوچک میکند و در این کوچکسازی بسیاری از مواد مورد نیاز بدن حذف میشود. زندگی در هرمزگان شما را با پارادوکسهای زیادی رو به رو میکند؛ شنیدن مستمر واژههایی چون پایتخت اقتصادی کشور، ثروتمندترین استان، قطب پالایشگاه و لمس روزانه فقر، تورم، بیکاری! مقوله اقتصاد یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار در پیدایش سوء تغذیه است؛ این مهم چالشی است که هیچ کدام از دولتها علی رغم وعدهها و بازدیدهای {نمایشی} تاکنون نتوانستند برای آن اقدام قابل قبولی انجام دهند.
درمان ریشهای
هرمزگان بدون رتوش از بُعد اجتماعی و فرهنگی نیز استانی است که، هیچ کدام از شهرهایش شهربازی ندارد، عمده مردم یا تفریح خاصی ندارند یا در فست فودها و ساحلی که اغلب آلوده به فاضلاب است {به خصوص در بندرعباس}، تفریح و وقت گذرانی میکنند. 50 درصد مردم در
بافت فرسوده و ناایمن سکونت دارند، مشکل آب، بهداشت، راه و آموزش نیز در اکثر نقاط همچنان وجود دارد؛ در واقع استان طی سالها، در تمامی عواملی که پدید آورنده و کمک کننده به بروز سوء تغذیه است، ضعف داشته.
به عنوان نمونه در بحث آب میبینیم، «کمبود آب سالم و سطح پایین» یکی از عوامل تاثیرگذار در پیدایش بیماری سوء تغدیه است و که بسیاری از روستاهای هرمزگان همچنان با این مسئله دست و پنجه نرم میکنند. از بُعد سلامت و بهداشت نیز با توجه به اینکه استان تا چند سال پیش با کمبودهای اساسی در این بخش مواجه بوده است، کمتر به موضوعاتی چون عادتهای نادرست غذایی افراد و روشهای نادرست تغذیهی کودکان و زنان که موضوعات مهمی در بحث سوء تغذیه هستند، پرداخته شده است. آگاهی بخشی در زمینهی اهمیتِ تغذیه کودکان و زنان و توجه به ارزش غذایی مواد مصرفی از مواردی است که باید بیشتر به آن پرداخته شود اما این اتفاق نیفتاده است. نتیجه کمکاری، بیتوجهی و ضعف در بخشهای مختلف سبب ایجاد چنین وضعیتی شده است؛ استانی که فهرست ظرفیتهایش تمامی ندارد در بهبود بنیادیترین نیازهای شهروندان ناکام مانده است. البته مقصود این نوشته پمپاژ ناامیدی نیست. هدف تلنگر به کسانی است که پشت میز نشستهاند و آمارهای بزرگ و قشنگ میدهند اما گرهی از سفره مردم باز نمیکنند. بدیهی است انکار یا پنهان کردن آنچه زیر پوست شهر اتفاق میفتد آن را حل نمیکند و باید راه چارهای برایش پیدا کرد. ارتقای شاخصهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و بهداشت در استان تنها راه از بین بردن پدیدههایی چون «سوء تغذیه» است. این موضوع نیازمند درمان ریشهای است و با مُسکنهایی چون یارانه و بستههای غذایی حمایتی حل نخواهد شد. نیاز است دولت، علاوه بر سیاستهای حمایتی برای مناطق کمتر برخوردار وضعیت اشتغال را هم در این مناطق سامان دهد.